ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
همین چند ساعت پیش بود که تیم ملی ایران با نتیجه 2 بر 1 از شیرهای بین النهرین برد و سه امتیاز مسابقه را از آن خود کرد.
در حاشیه این دیدار:
دکتر محمود احمدی نژاد ؛ رییس جمهور وقت ایران در پای تلوزیون سیاه سفید و البته سه بعدی خود نشسته بود و بازی ایران و عراق را نگاه می کرد.
او در پایان این بازی یک تک زنگ به خبرنگاران زد تا با او تماس بگیرند.
او پس از تماس های خبرنگاران به آنان گفت:« این بازی مرا یاد هشت سال جنگ تحمیلی انداخت و من بسیار خوشحالم که ما بردیم!»
خبرنگاران که عصبی بودند گفتند: « همین! تک زدی که زنگ بزنیم همین ها رو بگی؟ بابا شارژ که الکی نیست! حداقل یک خبر جنجالی به ما بگو که در رسانه ها بگیم»
دکتر نیز برای اینکه خبرنگاران را خوشحال کند، گفت:« من صادق رو فرستادم گفت و گوی ویژه خبری تا خبری خوش به مردم بده! حالا برای اینکه زنگ زدید و شارژتون هدر نره این خبر رو به شما می دم»
« 89 هزار تومان دیگر تا قبل از 28 بهمن 89 به حساب n میلیون ایرانی واریز میشه! به مردم بگید زنبیل هاشون رو ببرن نانوایی!»
می گم با این یارانه ها میشه یک تجارت پرسود داشت. اگه کمی صرفه جویی کنی می تونی جمعش کنی. مخصوصا خانواده های پرجمعیت که چند تا سهم می گیرن. من که حالا کلا خودم آقای خودم هستم و نوکر خودم. اما اگه مثلا قبض ها کلا برام 30 هزار تومان هم بیاد، 50 هزار ته حساب می مونه!
با این که هنوز از دکتر بدمون میاد اما این کارش قشنگ بود.
راستی مهندس کجاست؟ عزیز سبزمون رو می گم دیگه!
شیخ هم که کم پیداست و این وسط فقط سید کار های مرموز می کنه...
قهوه تلخ 11 هم رسید
سلام خیلی حال کردم روی این عربای کثیف کم شد.محمود بدیوم نیست