بچه ها من تعداد رای های این نظر سنجی رو نامحدود کردم و توی یک روز میشه چند تا رای داد. فقط لطفا هرکی یک رای بده و رای خودشو بده!
منتظر داستان های طوفانی ما باشید.
با تشکر:
رهبر جزیره
درویش 1
ایستگاه 20 ریله قطار
سلام داش مشعود چه طوری؟ من خودم اسمتو انتخاب کردم. درویش گذاشتم به چند دلیل :
1- ریش و سیبیلت شبیه درویش هاست
2- برای درویشی جزیره رو انتخاب می کنی( که لطف بزرگی می کنی)
3- درویشی دوست داری
البته گزینه های دیگری هم بود برای اسم تو اما خوب این یکی قشنگ تره
مثلا مقتدا،مذنب،مذنب فی سبیل الله،عارف و ... .
چند شب پیش یک اسم خیلی قشنگ موقع خواب به ذهنم رسید که خیلی قشنگ بود اما هر کاری می کنم یادم نمیاد.
امیدوارم از اسم درویش خوشت بیاد. حداقل این اسم بیشتر از کمل به تو میاد.
شرکت الجی تقدیم می کند
درویش چند باری به صورت موقت به جزیره میومد. اما یک روز قطار درویشی درویش بیست روزی در جزیره توقف کرد و ماجراهای فوق العاده جذابی را آفرید که در طی مجموعه داستان های درویش اون خواهیم خوند.
بامداد بود. از پنجره جزیره بیرون را نگاه می کردم. مه کل کوچه را پوشانده بود. از دور یک مردی قد بلند به سمت جزیره می آمد و دستانش را تکان می داد. آن مرد سیبیل داشت.
بله او درویش بود.
کلید از دستان توت فرنگی به سوی او پرتاب شد. او کلید را گرفت و به بالا آمد. او مرحم داشت
او با مرحمش مرحم گرفت. من به جغد پیر گفتم هندوانه بخرد و او نیز هندوانه خرید ما جشن سه نفره ای گرفتیم و هندوانه ها را به همراه نان و پنیر خوردیم. سپس چای خوردیم. ساعت 4 فیلم آخرالزمان را برای درویش گذاشتم. جغد پیر ما را تا دقیقه 37 فیلم همراهی کرد و سپس خودش به بالا پشت بام رفت و خوابید.
درویش نیز خسته بود و خوابش می آمد اما می خواست وانمود کند که خوابش نمی آید. او هر 30 ثانیه یک بار به توت فرنگی می گفت : « کمی فیلم رو می زنی عقب» سپس خوابش می گرفت و مجددا می گفت: « کمی فیلم رو می زنی عقب» اما افسوس که باز هم خوابش می گرفت و می گفت: « کمی فیلم رو میزنی عقب» آخرش هم خوابید. صبح که بیدار شد حسن فیلم را کاملا زد عقب و مجددا با هم فیلم رو دیدند . مردان پرسپولیس رو هم دیدند. سپس خوابیدیم!
ظهر دایره زنگی و سپس نصف مال من نصف مال تو را دیدیم . و ... را نیز دیدیم!
جغد پیر افطاری آورد. من در بالا پشت بام درس خواندم!
روز بعد درویش پلی استیشن را کشف کرد شب او مدال 2 خرید.
من که با دو لو به دیدار پدرم رفته بودم با پولی که از او گرفتم دسته و کارت حافظه و بازی فوتبال و کلبه وحشت خریدم.
روز بعد درویش 40 درصد از مدال 2 را رد کرده بود و من شیمی می خواندنم. مرحله راه آهن بود و ما مدرن تاکینگ گوش می دادیم.
درویش ، جغد پیر را مقتدای خودش می دانست. او می گفت: یا علی جان مقتدای من تویی طول و عرض و ارتفای من تویی
درویش با CIA ارتباط داشت و او با یک بیسیم یک هلی کوپتر از آمریکا به جزیره آورد
با درویش فوتبال پلی وان بازی می کردیم تیم ساختگی ما یک بازیکن داشت به نام T !
16 شهریور دور دوم مسابقات فوتبال مقدماتی جام جهانی 2010 آغاز شد و ایران در اولین بازی در مقابل عربستان قرار گرفت.
در نیمه اول اعراب گل زدند و یا حبیبی یا حبیبی و یهلونی یهلونی می کردند. سپس نیمه دوم آغاز شد. کرنری برای ایران گرفته شد. درویش برخواست و گفت: « نه مثل اینکه اینها مرحم می خواهند» سپس به سمت تلوزیون رفت و از باند های کوچک تلوزیون مقداری مرحم ناب تهران را به سمت بازیکنان فرستاد. همان کرنر گل شد!
بازی 1-1 به اتمام رسید
این داستان ادامه دارد ...
آنچه در قسمت بعد خواهید خواند:
درویش بر روی تابلو جمله ای نوشت و او که به همراه توت فرنگی آب و آتش خرید نتوانست مدال را تمام کند و 007 را بعد از روزه خوری که صفایی داشت و حسن به حیدریان نرفت.
درویش اگر نظر ندی ادامه داستان رو نمی نویسم!
بچه ها داستان چه طور بود؟
چند ماه قبل از کنکور ، توت فرنگی به دکی گفت: 3 ماه مانده به کنکور و 5 کتاب ! کاری نداره من همشو تموم می کنم.
دکی گفت: فکر کنم آخرش 5 روز بمونه و 5 کتاب!
5 روز مانده به کنکور توت فرنگی
او هنوز 5 کتاب را نخوانده است!
دکی با کوله باری از تجربه به جزیره می آید
دکی می خواهد کولاک کند و 5 روزه توت فرنگی را برای رتبه 1 کنکور آماده کند! اما ....
توت فرنگی دینی می خواند که امتحان شهریور را بدهد! او که در امتحان دینی خرداد ماه غایب بوده ، اکنون باید امتحان دینی بدهد. امتحان دینی به دلیل عید فطر 2 روز عقب می افتد.
توت فرنگی با سخت افزار شروع می کند و به دقت ان را مطالعه می کند. توت فرنگی کتاب های تستش را می خواند زیرا او می گوید که فرصتی برای خواندن کتاب نیست!
پس از سخت افزار توت فرنگی ویندوز و بانک اطلاعاتی،شیمی و برنامه نویسی را به طور ناقص مطالعه می کند.
الان اگه بر می گشتم به پنج روز قبل به جای مطالعه اون تست های لعنتی ، کتاب های درسی رو می خوندم حتی اگه فقط یک کتاب رو می خوندم بهتر از اون تست ها بود.
اصلا از اون تست ها چیزی در کنکور نیومد!
توت فرنگی و پرینت کارت ورود به جلسه!
دوشنبه توت فرنگی فایل ورود به جلسه کنکور را ذخیره می کند. او پنجشنبه شب می رود که یک پرینت از آن فایل بگیرد اما خدمات کامپیوتری های بی سواد قم فکر می کنند آن فایل ویروس است و از باز کردن آن خودداری می کنند.
بالاخره توت فرنگی یک کافی نت خوب را در روز کنکور پیدا می کند.
توت فرنگی به دنبال سنجاق
در روز کنکور توت فرنگی با موتور سخایی به سمت دبیرستان امام صادق ( محل برگزاری آزمون) می رود.
آنان با موتور تعداد 108 مغازه را می گردند و تنها مغازه 108 است که سنجاق دارد.
توت فرنگی وارد جلسه می شوند. در جلسه آنان خودشان سنجاق می دادند.
در کنکور توت فرنگی هیچ اثری از سوالاتی که خوانده نمی بیند. اما قلب او می گوید که قبول می شود.
او با ترفند های خاصی به سوالات برنامه نویسی پاسخ می دهد.
اکنون توت فرنگی می تواند استراحت کند تا نتایج آزمونش بیاید
شب کنکور توت فرنگی پس از سه سال به شهربازی می رود. شیطان ، ام 2 و دکی نیز با او می آیند.
توت فرنگی می گوید که از وسایل شهربازی نمی ترسد اما به محض ورود به شهر بازی و دیدن وسایل از پایین دوباره استرسی به او وارد می شود.
آنها ابتدا بلیط تاب زنجیری می گیرند. بچه ها سوار می شوند و تاب شروع به چرخش می کند. ناگهان تند می شود. توت فرنگی توبه می کند که دیگر سوار هیچ وسیله ای نشود. بعد از 1 دقیقه توت فرنگی به سرعت تاب زنجیری عادت می کند. آنان از وسیله که پیاده می شوند به سراغ بلیط فروشی می روند تا بلیط وسیله ی دیگری را بخرند.
چه وسیله ای؟
بین علما اختلاف است اما در نهایت آنان سوار فراسکی پور بود ؟ می شوند!
دومی خیلی حال داد توت فرنگی باز هم اگر به شهر بازی برود سوار فراسکی پور می شود!
دو روز بعد توت فرنگی کارنامه قبولی اش را می گیرد.
اکنون باید تا آخر مهر منتظر بود!
اقلیدس 3
نبرد معادلات
شرکت الجی تقدیم می کند
همه جهانیان می دانند که او لبخند ملیح دارد و اکنون دانشجو است
همه می دانند که اقلیدس با زیگما رابطه عمیق معنوی دارد
. همه می دانند اقلیدس، تابع، معادلات ، جبر، رادیکال و زیگما را ترک کرد و به دنبال آمپر، آی سی ، اهم ، خازن و سیم رفت.
اما ماندگار ترین مبحثی که اقلیدس دنبال کرد مبحث زیر بود:
ماجرای اقلیدس و زیگما
چگونه ماجرای زیگما بین المللی شد؟
روزی روزگاری نه چندان دور شوریده در حال بازگشت از پارک شهر به منزل بود.
شوریده پس از رسیدن به منزل به آشپزخانه رفت و مادرش برایش چایی آورد. در آشپزخانه اقلیدس نیز مشغول درس خواندن و نوشیدن چای بود.
شوریده چایی اش را خورد و به اتاق رفت تا لباس هایش را عوض کند که ناگهان ....
ناگهان شوریده چشمش به اسناد و معادلات اقلیدس افتاد آن ها را برداشت و مطالعه کرد. در میان این مطالعه زیگما توجه اش را جلب کرد و او را شگفت زده کرد.
روز ها می گذشت و شوریده هرز گاهی مسئله زیگما را به اقلیدس گوش زد می کرد.
اهالی جزیره نیز با دیدن این گوشزد فراوان و لذت انگیز شوریده ، تصمیم گرفتند خودشان نیز جدا گانه به اقلیدس مسائله زیگما را گوشزد کنند.
پیش بینی رهبر جزیره و اهالی با نفوذ جزیره از فرزند اقلیدس
فرزند اول: دختر
اندام: متوسط
مو: شبیه مادر
چشم: تیره
قد: متوسط
دماغ: شبیه پدر
دهان: شبیه مادر
گوش: کوچک
رفتار: با نمک و با ادب
علاقه مندی ها: نقاشی - کتاب داستان -درس
درس: خیلی خوب
داستان های پر هوادار قبل:
داستان های آینده:
دکی 3 ( جنگ محاسبات)
لیبرال 2 ( لیبرال ها نمی میرند)
توت فرنگی 2 ( پایان استرس ها)
خطر 3 ( ستیز توپ و نفت )
جغد پیر 3 ( نزاغ وزنه ها )
حجاب 2 ( پوچ تر از پوچ)
منتظر نظرات اهالی جزیره در مورد نبرد معادلات هستیم.
با تشکر : رهبر جزیره ( بنجامین )
بازگشت فیلم های سینمای بالیوود به آغوش جزیره برف فیلم
با توجه به نشست رهبر جزیره با خودش، مصوبه اصل 99 قانون اساسی جزیره بر این اساس شد که به ازای هر فیلم ایرانی که در لیست پخش جزیره قرار می گیرد ، سه فیلم هندی نیز در جزیره پخش خواهد شد.
برنامه پخش جزیره برف فیلم در پاییز 89 :
شنبه
سریال ماوراء طبیعه شب هنگام غروب
فیلم سینمایی درام آمریکایی
یکشنبه
سریال چهار هزار و چهارصد عصر دو ساعت قبل از غروب
سریال ماوراء الطبیعه شب هنگام غروب
فیلم سینمایی بالیوودی
دوشنبه
سریال ماوراء الطبیعه شب هنگام غروب
فیلم سینمایی آمریکایی
سه شنبه
سریال ماوراء الطبیعه شب هنگام غروب
فیلم سینمایی آمریکایی
چهارشنبه
سریال ماوراء الطبیعه شب هنگام غروب
فیلم بالیوودی
پنجشنبه
سریال ماوراء الطبیعه شب هنگام غروب
فیلم سینمایی اروپایی
جمعه
سریال ماوراء الطبیعه شب هنگام غروب
یک هفته فیلم سینمایی ایرانی و یک هفته فیلم بالیوودی
این تغییرات به دلیل مزخرف شدن فیلم های سینمای ایران در D9 And D10 می باشد.
از طرفی پیشرفت بالیوود باعث این رشد چشمگیر شده است
هدفمندسازی نام های برفی
در دور اول طرح هدفمند سازی نام های برفی، نام افراد زیر تغییر یافت
نوشابه نمکی (ملیکا) = TNT
آنلاین(زنداداش) = الیزابت
اما افراد دیگر نام هایی را به عنوان کاندید برای آن ها در نظر گرفته شده است که بعد از بررسی نام آن نام ها اعلام خواهند شد به عنوان مثال:
شوریده (حسین) = سوپر من
خطر ( حجت) = کاکرو
برف ( دایی وحید) = لیبرال
داستان های جدید جزیره برف فیلم در حال نگارش هستند
اقلیدس 3 ( نبرد معادلات)
دکی 3 ( جنگ محاسبات)
لیبرال 2 ( لیبرال ها نمی میرند)
توت فرنگی 2 ( پایان استرس ها)
خطر 3 ( ستیز توپ و نفت )
جغد پیر 3 ( نزاغ وزنه ها )
حجاب 2 ( پوچ تر از پوچ)
نظرات خوانده شده
سیسیلی
سلام مطالب وبت خیلی خوبه هزار ماشاا... عجب حوصله ای داری.امیدوارم کنکور قبول بشی.
پاسخ مقام معظم رهبری جزیره
مرسی از اینکه به وب رهبر جزیره سر زدید. اگر قرار باشه که کم حوصله باشم که نمیتونم جزیره رو رهبری کنم. در مورد کنکور همه چیز در مهر مشخص میشه!
خطر
رهبر چطوری اسم من را از خطر به گلادیاتور تغییر بده
تشکر داداش جون
پاسخ مقام معظم رهبری جزیره
مرسی از اینکه به وب رهبر جزیره سر زدید
انتخاب اسم های جدید با منه و بعدش تایید نهایی با ر^ف^س^ن^ج^ا^ن^ی جزیره هستش اگه اون گلادیاتور رو تایید کنه حتما!
با پایان مرداد ۸۹ پرونده بیست و یکمین دروه نظر سنجی های گوی برفی به پایان رسید. در پایان این نظر سنجی ها ، لاست و لئون با 201 امتیاز اول شدند اما به دلیل رده بالاتر لئون در دوره بیستم ، این فیلم به عنوان فیلم برتر این دوره معرفی شد
مروری بر تاریخچه جام برفی:
برترین های 18 دوره قبل
دوره اول: اخراجی ها تیر 86
دوره دوم: اخراجی ها نیمه اول مرداد 86
دوره سوم: مرد عنکبوتی3 نیمه دوم مرداد 86
دوره چهارم: مرد عنکبوتی3 نیمه اول شهریور 86
دوره پنجم: لورل و هاردی مهر 86
دوره ششم: خط قرمز آبان 86
دوره هفتم:آخرالزمان بهمن 86
دوره هشتم: آخرالزمان اسفند86
دوره نهم: مرد عنکبوتی 3 فروردین 87
دوره دهم: مارمولک اردیبهشت 87
دوره یازدهم: نصف مال من وتو تیر 87
دوره دوازدهم: مارمولک مرداد 87
دوره سیزدهم: زندان شهریور 87
دوره چهاردهم: سه در چهار نیمه دوم شهریور 87
دوره پانزدهم: تایتانیک آبان 87
دوره شانزدهم: شیرشاه آذر87
دوره هفدهم: مرد عنکبوتی3 دی 87
دوره هجدهم: تام و جری اسفند87
دوره نوزدهم: لاســــت نیمه اول تیر 89
دوره بیستم: آخر الزمان نیمه دوم تیر 89
دوره بیست و یکم: لئون مرداد 89
دوره بیست و دوم: ؟؟؟؟؟ شهریور 89
سلام به همگی
من بعد از بررسی ها و تحقیق های فراوان در قبیله برف فیلم به یک نتیجه ای رسیده ام که گفتم برای شما بنویسم.
در میان اهالی جزیره هر کدام یک خصلت خوبی دارند که اگر آن ویژگی برای افراد الگو باشد و به آن عمل کند می تواند نتایج خوبی بگیرد.
به عنوان مثال ویژگی خوب حاج خانم اینه که خانواده دوست و خانواده خودشو خیلی دوست داره مارکوپولو خیلی با معرفته و به فکر همه هست و در این میان جغد پیر با تجربه هستش و از هر هنری یک سررشته ای داره و ویژگی مهمش اینه که درک بالایی داره بعد از جغد پیر میرسیم به خطر که اراده و پیگیری مهشری داره و پی هر کاری رو می گیره تا به نتیجه برسه شوریده که ویژگی خوبش اینه که به تنهایی میتونه ده تا مجلس رو بگردونه و بیان و مدیریت خوبی در انجام امور داره، اقلیدس هم بسیار منطقی هستش و خوش قول ، از طرفی دکی پایه بودنش منو کشته یعنی برعکس من اون همیشه نظرش با نظر جمع هستش و از طرفی روحیه بالایی به افراد میده ، زنداداش خوش برخورد و مهمون نوازه و سیسیلی هم خانمی صمیمی و ریلکس هست از طرفی دیگه نوشابه و هیرو با نمک هستند ، یکی از ویژگی های خوب خودم اینه که عاشق مهمون هستم و همه مردم رو دوست دارم.
حالا فرض کنید اگه این تجربه ها الگو بشوند و یک آدم با ویژگی های زیر باشه چه قدر خوب میشه!
چون هم خودش از خودش راضیه و هم بقیه ازش راضی هستند.
یک آدمی که:
خانواده دوست و با معرفت باشه که تجربه و سررشته ای در کار ها داشته باشه و پی کار ها رو با اراده بگیره تا به نتیجه ای برسه و به تنهایی بتونه با بیان و هنرش مدیریت کنه و خوش قول منطقی پور باشه و با جمع باشه و بتونه به جمع روحیه بده و همه رو دوست داشته باشه و مهمون نواز باشه و عاشق مهمون باشه و صمیمی و ریلکس باشه و بانمک و از همه مهم تر لبخند ملیح داشته باشه !
با تشکر رهبر جزیره
نام اهالی جزیره به زودی تغییر خواهد کرد
به عنوان مثال نام های
شوریده = سوپر من
نوشابه نمکی= تی ان تی
آنلاین= الیزابت
خواهد شد
نام های افراد زیر عوض نمی شود و کسانی که اسمشان عوض میشود، اسمی متناسب با شخصیتشان خواهند گرفت.
دکی،اقلیدس،خطر،سیسیلی،مارکوپولو،هیرو،حاج خانوم،داوینچی،پاریاه و چند نفر دیگر اسمشان تغییر نمی کند
توت فرنگی،عنکبوت نارنجی،فردا،برف،شوریده،نوشابه نمکی، آنلاین، دختر دایی ها به غیر از داوینچی و ... اسمشان تغییر می کند.
نام برفی جغد پیر در حال بررسی می باشد.
راستی اگر اسمی متناسب با شخصیت افراد به ذهنتون رسید به ما خبر بدید.
اسم خودمو شاید بذارم رهبر جزیره
چطوره؟
شوریده ، شوریده 3 رو خونده؟
نظر یادتون نره
با تشکر : رهبر جزیره( توت فرنگی)