جزیره ماورایی آقای ماورا

جزیره ماورایی آقای ماورا

بلاگی برای ماورانویسی
جزیره ماورایی آقای ماورا

جزیره ماورایی آقای ماورا

بلاگی برای ماورانویسی

اقلیدس 2 یاران زیگما

آنچه در اقلیدس ۱ گذشت:

او لبخند ملیح دارداو در مکتب خانه1 شریف دانشجور2 است

او عاشق ریاضیات می باشد مخصوصا مبحث زیگما

و در کارش کاملا حرفه ای استاو با جغد پیر همفکری فراوانی داردخمیازه


صابون گلنار تقدیم می کند

  اقلیدس ۲

http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/img/daneshnameh/math/cf89c3852c5a8e7bcf8f7d64a20eecfc.pngیاران زیگماhttp://daneshnameh.roshd.ir/mavara/img/daneshnameh/math/cf89c3852c5a8e7bcf8f7d64a20eecfc.png


جزیره برف فیلم از دوسال پیش ، همه ساله در پنجم فروردین جشن سالگرد جزیره برف فیلم را برگزار کرده و در طی آن افراد برتر را انتخاب می کند. اقلیدس در زمینه خوش قول ترین چهره جزیره به طور متوالی 2 سال پیاپی این مقام را کسب میکند.


http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/3/30/Euklid-von-Alexandria_1.jpg/200px-Euklid-von-Alexandria_1.jpg


روزی روزگاری قدیم من و دکی با اقلیدس قرار گذاشتیم که به استادیوم آزادی برویم. بازی ایران و کره جنوبی بود. دکی در مدرسه بود. من و اقلیدس به سمت ولی عصر راهی شدیم. یاران اقلیدس قرار بود بیایند. با بچه ها رفتیم مدرسه صادق و او را از مدرسه به سمت استادیوم بردیم.

دوستان اقلیدس از دیدن وی شگفت زده شده بودند.

آیا این اقلیدس است که ریاضیات ، آمپرسنج،لحیم،پیچ گوشتی،کیت،اهم،مقاومت و مبحث شیرین زیگما را کنار گذاشته و به ورزشگاه می آید؟

خدایا این موجود که علاقه ای به فوتبال نداشت. آقای اقلیدس بعد از انقلاب فرهنگی جزیره دیگه از طرفداری فوتبال انصراف داده بود.!.

خلاصه بگذریم که رفتیم و بین راه گیر کردیم. آب تونل آزادی رو برداشته بود و ما نتونستیم به ورزشگاه برسیم.

در راه برگشت، اقلیدس می گفت الان اگه نمیومدیم داشتیم توی خونه چایی گرم می خوردیم.


بررسی سرگذشت اقلیدس از شروع تاسیس جزیره برف فیلم تا کنون:


http://www.aftab1400.com/UFile/Image/geometry.gif

سال 1380

اقلیدس اون موقع به جای زیگما ، داشت مبحث شیرین کسر و مخلوط را می خواند. گاهی هم به جزیره می آمد.

سال 1381

اقلیدس به مبحث توان و معادله رسید.

سال 1382

اقلیدس با مبحث جدید به نام اتحاد ها آشنا شده بود.زبان

اقلیدس کتاب های هری پاتر مطالعه می نمودزبان

سال 1383

اقلیدس با مبحث شیرینی به نام تابع روبه رو شد.

اقلیدس در منزل مارکوپولو ارباب حلقه ها نگریست.

سال 1384

اقلیدس دیگه زیگما رو پیدا کرد. قهقهه

سال 1385

اقلیدس رو به زور بردیم اخراجی ها به خوردش دادیمتعجب

اقلیدس در نهایت دانشجور شد

سال 1386

اکنون دیگر اقلیدس کتاب های الکترونیک می خوانداوه

سال 1387 و 1388

اقلیدس دیگر فیلم ارباب حلقه ها و امثالهم نمی بیند ( البته خیلی وقته)

اقلیدس آدم خوبیه و در انتظار گرفتن مدرک تحصیلیخیال باطل

اقلیدس می گوید دوست دارم فعلا درس را ادامه بدهم

همچنان اقلیدس به آینده اش می نگردمتفکر

اقلیدس می گوید قصد خواندن کتاب 6 هری پاتر را ندارد

اقلیدس در دو دوره پیاپی خوش قول ترین می شود.

اکنون اقلیدس لبخند ملیح می زندنیشخند

سال 1389

اقلیدس و شاید عشق ...قلب



به اقلیدس زنگ زدم گفتم ای اقلیدس

گفت : جان اقلیدس

گفتم چه کنم که نمی توانم درس بخوانم

گفت: کم کم شروع کن به درس خواندن

آنگاه پرسید: کنکور تو کی می باشد؟

گفتم: اواخر مرداد

گفت: پس چهار ماه فرصت داری

در همین حال یاران زیگما که گرد او نشسته بودند همگی با هم گفتند: آری چهار ماه زمان زیادی است.


اقلیدس با یاران یا بدون یارانش به زودی در سرزمین ما هستند.

اگر نام کامل او را سرچ کنی در گوگل ، منزل ایشان را می آورد

بنده منزل ایشان را در گوگل سرچ کرده ام و در زیر قرار داده ام.


http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1388/8/26/42178_260.jpg



داستان بعدی در مورد آنلاین هستش

اسم داستان: خانم بس

زمان نمایش: پنجشنبه 10 اردیبهشت ساعت 21:30


لیست نمایش دیگر داستان ها

خانوم بس                                     پنجشنبه      10 اردیبهشت     ساعت 21:30

خانوم کوچیک                                 دوشنبه        13 اردیبهشت     ساعت  20:30

خاطرات دکی و اره                           چهارشنبه    15 اردیبهشت      ساعت 22:00

شورید و سفر به جزیره                     شنبه          18 اردیبهشت      ساعت 22:30


اسپانسر فعلی صابون گلنار

شما می توانید اسپانسر بعدی ما باشید. فقط درخواست دهید


http://t0.gstatic.com/images?q=tbn:lU1MXwxO0EIEHM:http://www.ashreshteh.com/images/gallery/old_ads/07.jpg




نظرات 1 + ارسال نظر
اقلیدس یکشنبه 5 اردیبهشت 1389 ساعت 10:02 ب.ظ

سلام.خیلی جالب بود،مخصوصا اینو خوب اومدی:
(اکنون اقلیدس لبخند ملیح می زند!)
از این ها جالب تر ،اینه که اتفاقات چه قدر با جز ییات
توی ذهنت میمونه!

ما اینیم دیگه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد