بوی خوش آینده

به نام خداوند بخشنده و مهربان

« سال مهارت های رفتاری»

بالاخره دوران تلخ اصولگرایی پایان یافت . شاید در دوران جدید اصلاحات ، کشور آن طور که دوست داریم اصلاح نشود اما می توانیم به اندک پیشرفت های احتمالی هم دل خوش کنیم. با اینکه مطمئنم دکتر روحانی در مدیریت صدهابرابر محمود می درخشد و مطمئن تر هستم که اوضاع به هر لحاظ بهتر خواهد شد. مشخص است که اکنون زمان سازش برای حکومت ایران رسیده است. این سازش هم داخلی است و هم خارجی و طبعا اوضاع ما بهتر خواهد شد.

با انتخاب دکتر روحانی چند اتفاق خوب در جزیره افتاد :

1- افتتاح خبرگزاری فرهنگی ورزشی جزیره

2- آغاز مذاکرات جزیره ای در راستای تحقق بخشیدن به مهارت های رفتاری

3- آغاز جشنواره فیلم های کمدی جزیره برف فیلم

4- آغاز فاز دوم مهارت های رفتاری

خبر گزاری جزیره با اهداف اقتصادی پایه ریزی شده است و در صورت صعود ایران به جام جهانی ، پر بازدید تر خواهد شد. این سایت به آدرس mavaracup.ir از هم اکنون قابل رویت است. (لطفا خبرگزاری رو نگاه کنید)

مذاکرات جزیره ای در ابتدا با درویش انجام شد و نتیجه آن به زودی از طریق وبلاگ اعلام خواهد شد. در نوبت بعدی مذاکرات با آقایان ژانگولر و اقلیدس بحث خواهیم کرد و راه های تقویت مهارت های رفتاری را بررسی خواهیم کرد.

جشنواره فیلم های کمدی از دیروز با پخش فیلم ورود آقایان ممنوع آغاز شد و هر روز فیلم های کمدی پخش خواهد شد.

فاز اول مهارت های رفتاری با هدف کاشت آغاز شده بود و با آغاز فصل تابستان فاز دوم با هدف مراقبت و آبیاری شروع خواهد شد.

اما از خبر های بالا مهم تر ، خبری است که می تواند زندگی رهبر جزیره را زیر و رو کند. برنامه های پدر ماوراء به گونه ای بود که امسال پس از آپدیت رسمی رییس جمهور ، قلب حسن هم باید آپدیت می شد اما استاد های ... نگذاشتند ان اتفاق در موعد مقرر خود انجام شود. به هر حال با توجه به اینکه ماوراء باید ترم تابستانی بردارد باید دید که پدرش برای عمل قلبش چه برنامه جدیدی را جایگزین می کند.

ماوراء هنوز هم از عمل قلب می ترسد ولی وقتی به روز های خوش آینده فکر می کند می تواند بر ترس خود غلبه کند.

به خاطر چند لقمه نیمرو

به نام خداوند بخشنده و مهربان

«سال مهارت های رفتاری»

در دنیای مدرن کنونی، نظر به لطف روزگار و عنایت آن بزرگوار والا مقام، لحظه لحظه زندگی خود را سرشار از رفاه اجتماعی همراه با آسایش درونی و بصیرت اقتصادی سپری می‌کنم.

من به عنوان یکی از فرزندان این سرزمین که معتقد است کرامت مملکتش در کمی پایین تر از جاییست که از درون ، اولین محل تغذیه هر بشر است و باید آن را در زیر پوششی مشکی  که ضامن پاکی و نجابت است ، دربسته نگاه داشت تا روزی نصیب جوانی والا شود که حتی به ظاهر هم سر دوستی با ما را ندارد و چه بسا در ذهنش ،ما را در کنار حشرات ؛بدترین مخلوقات خدا بپندارد.

مهارت های رفتاری

به نام خداوند بخشنده و مهربان

«سال مهارت های رفتاری»

چندیست که مخاطبان وبلاگم ، در ابتدای هر مطلب با جمله «سال مهارت های رفتاری» روبه رو می شوند. شاید برای شما هم سوال شده باشد که یعنی چی؟

من همیشه سعی دارم برای کسب موفقیت در زندگیم ، روی خودم کار کنم. سال گذشته مبنای من از بین بردن خجالت و اصلاح روش های خرج کردن بود. سال گذشته ، سال بسیار موفقیت آمیزی برام بود. در پایان سال وقتی که خودمو نسبت به ابتدای سال سنجیدم متوجه تغییرات زیادی در زمینه های برنامه ریزی شده ام بودم.

وقتی که ...

به نام خداوند بخشنده مهربان

وقتی که به دنیا اومدنت در سختی و غم برگزار میشه !

وقتی که مادرت تو بی کسیه خودش تو رو به دنیا میاره و بزرگت میکنه!

وقتی که از لحظه اول زندگیت تنها باشی! وقتی که تو ده سالگیت مادرت جلوی چشمت جون بده و تو تنها کاری که میتونی بکنی فکر کردن به اینه که از اونیم که بودی تنها تر شدی.

وقتی که داداشت ، عزیز ترین کست حالش بده و تو نمیتونی حتی ببینیش!

وقتی که به داداشات نگاه میکنی غم رو تو چشماشون می بینی!

وقتی که داشتن یک آبجی میشه بزرگترین آرزوت ! وقتی که برای سرگرمی گریه می کنی که حوصلت سر نره! وقتی که خدا همه آدم های دلپاک و مهربون خانوادتو ازت میگیره ! وقتی که بابات چند روز خرجیتو نمیریزه و تخمشم نیست که بچم چه گهی میخوره!

وقتی که تو سرتاسر تصمیمات زندگیت شکست میخوری! وقتی که همش باید از این بترسی که رعد و برق کامپیوترتو نسوزونه! وقتی که تیمت با ناداوری ببازه ! وقتی که چراغ های فیسبوکت سالی یک بار قرمز میشن ! وقتی که اینباکس گوشیت رو پیامک های ایرانسل اشغال کرده ! وقتی که هیچکس عاشق تو نمیشه و فقط تو باید عاشق دیگران بشی! وقتی که انقدر گرسنگی می کشی که نای حرف زدن نداری !

وقتی که فیفا ، شادمهر و اینا میشن همدم تنهایی هات ! وقتی که با جیب پر میری بقالی و با جیب خالی بر میگردی ! حتی وقتی که میخوای وبلاگ بنویسی مجبوری های های گریه کنی ، می تونی دلت رو به این خوش کنی که شاید روزی هم روز تو باشه و با همه کسایی که دوسشون داری دور هم جمع بشین و تو دل هیچکدومتون غم نباشه ! حداقل برای یک روز هم که شده نباشه !

ماوراء

به نام خداوند بخشنده و مهربان

نام داستان: ماوراء

ژانر : طنز نیمه ادبی

اسپانسر: هالیوود

کارگردان: ماوراء

پیش گفتار: 

من  ! آقای ماوراء برای موفقیت های بزرگ گام بر می دارم. برای موفقیت در هر امر ، باید از نکات مثبت خود شناخت کاملی داشت . 

من ! چشم دارم . پس می بینم . گوش دارم . پس می شنوم. لب دارم . پس لبخند می زنم. قلب دارم . پس عاشق می شوم. مغز دارم . پس می اندیشم. دست دارم . پس می نویسم. می نویسم از خودم ! من که هستم ؟

ماوراء

                 اثری از : ماوراء

هر گاه گوشی تلفن را در دست می گیرم، حوصله ام سر می رود. من باید باقیمانده شارژم را با دیگری قسمت کنم ، حتی اگر 108 تومان باشد. من باید به دیدار برادرانم برم. هنگامی که یک چهره آشنا را می بینم لب هایم خندان می شود. دیگری نیز از دو کیلومتری با لبخند من می خندد. 

زندگی جریان دارد

به نام خداوند بخشنده و مهربان

ثانیه ها همچنان با تمام سرعت می دوند ، اما من در مرداب زندگی پیاده روی می کنم. هر قدمی که از قدم بر می دارم یک وجب در مرداب فرو می روم. آیا من نمی دانم نباید در مرداب دست و پا زد؟

چرا می دانم ! اما هر کسی که در مرداب گیر می کند با وجود این که می داند نباید دست و پا بزند ، این کار را می کند. تنها عده اندکی هستند که در حادثه خونسردی خود را حفظ می کنند.

بله خونسردی ! قطعا یکی از راه های فرار از مرداب صبر و خونسردی است. نباید از مرداب ترسید ، باید ان را به عنوان یک چالش برای رسیدن به زندگی دانست. ترس درد بدی است و بدتر از آن پا پس کشیدن است.

قفل کردن

به نام خداوند بخشنده مهربان

همیشه عادت دارم و داریم که الکی روی یک مسئله قفل کنیم بدون این که دلیل مسئله رو بدونیم...

چرا رهبر اسکار اصغر فرهادی رو تبریک نگفت؟

چرا به ورزشکاران طلایی امسال المپیک رهبر تبریک نگفت ولی به رضازاده گفت؟

چرا اخبار کمتر راجب زلزله آذربایجان صحبت می کنه؟

چرا مرغ گرونه؟

چرا و چرا و هزار چرای دیگر...

واقعا چرا؟

چرا بدون اینکه دلیل اتفاقات پیرامون خود را بدانیم به آن خرده می گیریم. اگر ما کمی تحقیق کنیم می فهمیم می فهمیم که اگر دیگران هم مانند رضا زاده مدال یا اسکار خود را به ایشان تقدیم میکردند ، ایشان نیز تبریک برایشان لحاظ می کردند. زمانی که به خاطر المپیک حتی اذان پخش نمی شود ، نمی توان خرده گرفت که چرا درباره زلزله آذربایجان صحبتی نیست. زمانی که عده ای به لطف خدا صاحب زمین خدا شده اند و برای اجاره بهای آن قیمت گزافی از آن مرغدار طلب می کنند، مرغدار نیز برای تامین هزینه اسکان مرغ ها باید قیمت آن ها را بالا ببرد.

حال ما دلایل را می دانیم و باز چرا؟

واقعا چرا؟

وقتی که ما دلایل اتفاقات پیرامون خود را می دانیم باز هم به آن خرده می گیریم؟ چرا اعصاب خود و دیگران را با انتقاد از مشکلات تمام نشدنی خرد می کنیم؟ چرا وقتی وارد فیسبوک می شویم سیر عظیمی از انتقاد های گاها بی پایه و اساس می بینیم؟ فلانی می گوید : شبکه خبر در حال بررسی اوضاع سوریه است و توجهی به زلزله آذربایجان نمی کند! ؟!   اگر ایشان کمی دقت کنند می بیند که کلیه اخبار فوری و زیر نویس ها جهت زلزله ، کمک به زلزله زدگان ، آمار تلفات و ... است.

اگر یک روز به جای قفل کردن روی دیگران ، روی خودمان قفل کنیم متوجه خیلی از مسائل می شویم.

چرا ما مرتب مسواک نمی زنیم؟ چرا زود عصبی می شویم؟ چرا احترام همدیگر را نگه نمی داریم؟ چرا وظیفه خود را در زندگی به خوبی انجام نمی دهیم؟ و از همه مهم تر...

چرا اکثر ما امروزمان نسبت به دیروز هیچ پیشرفتی نداشته است؟

در پایان لازمه بگم که خوب نیست زیادی هم روی خودمون قفل کنیم و نمی گم که اصلا روی دیگران قفل نکنیم! فقط می گم تعادل رو رعایت کنیم و کارمون قفل کردن روی دیگران نباشه گاهی دیگران رو درک کنیم. البته در مورد گشت امنیت اخلاقی قفل کردن مستحبه!