ماوراء

به نام خداوند بخشنده و مهربان

نام داستان: ماوراء

ژانر : طنز نیمه ادبی

اسپانسر: هالیوود

کارگردان: ماوراء

پیش گفتار: 

من  ! آقای ماوراء برای موفقیت های بزرگ گام بر می دارم. برای موفقیت در هر امر ، باید از نکات مثبت خود شناخت کاملی داشت . 

من ! چشم دارم . پس می بینم . گوش دارم . پس می شنوم. لب دارم . پس لبخند می زنم. قلب دارم . پس عاشق می شوم. مغز دارم . پس می اندیشم. دست دارم . پس می نویسم. می نویسم از خودم ! من که هستم ؟

ماوراء

                 اثری از : ماوراء

هر گاه گوشی تلفن را در دست می گیرم، حوصله ام سر می رود. من باید باقیمانده شارژم را با دیگری قسمت کنم ، حتی اگر 108 تومان باشد. من باید به دیدار برادرانم برم. هنگامی که یک چهره آشنا را می بینم لب هایم خندان می شود. دیگری نیز از دو کیلومتری با لبخند من می خندد. 

هر کودکی که تصمیم دارد ممیز شود، اولین سوال های خاک بر سری زندگیشو از من می پرسه ! من هم لبخند مرموز ممتد می زنم و پاسخ آن دلبند را می دهم تا ممیز شود. هر دلبند بالغ شده ای که به اولین دلبر زندگی اش می رسد ، با ذوق و شوق پیامک های عشقولانه رو به من می گه!

عده ای از دوستانم  اسیر در بند اند و کشنده ی قرن! عده ی دیگری نیز فعل کردن را به خوبی صرف کرده اند.عده ای در ناف شهرک غرب اند و عده ای دیگر در زیر ناف !

من چه می کنم؟ فیفا بازی می کنم به امید روزی که بتوانم دوستی را شکست دهم. من او را تا دقیقه 90 شکست می دهم اما در دقیقه 91 شکست می خورم. من نباید فیفا بازی کنم ! این تصمیم جدی من است. اما باز فیفا بازی می کنم و این بار فعل باختن را به خوبی صرف می کنم.

عده ای به دنبال آن هستند که دستان ماوراء را رو کنند و عده ای دیگر می خواهند او را پر رو کنند. برای عده ای جفت شدن ماوراء سرگرمی است و برای عده ای دیگر دستگرمی ! ماوراء در این میان خواننده های محبوبش را تعویض می کند. ماوراء علت این تعویض ها را موسیقی های زیبای خوانندگان نسوان می داند. عده ای در تلاش اند که در این معاوضه ، علاقه شدید قلبی را کشف کنند. عده ای نیز از این عشق اطمینان دارند ! اما ماوراء هیچ گاه بروز نمی دهد ، زیرا نیازی به بروز نیست.

ماوراء خسته از زمانه می شود و تصمیم می گیرد با تماشای یک فیلم، ریکاوری کند. او به خوبی می داند چه فیلمی برای ریکاوری مناسب است. فیلم مذکور فراتر از حد انتظار می درخشد. همه به خوبی می دانند که ماوراء فیلم خوب را از کسی دریغ نمی کند. ماوراء نیز این موضوع را به خوبی می داند ، اما ماوراء کسی نیست که ارزش های یک فیلم خوب را بشکند. پس باید آن فیلم در یک شرایط آرمانی به خورد اطرافیان بدهد. 

هیچ کس در جزیره به خوبی ماوراء نمی تواند فیلم به خورد کسی بدهد. ماوراء این پتانسیل را دارد که یک فیلم جنگی را به خورد دختران بدهد. زمانی که ماوراء فردی را به دیدن یک فیلم دعوت می کند، آن فرد کاملا به ماوراء اطمینان دارد و می داند ماوراء کسی نیست که فیلم بد به خورد دیگران بدهد. نکته جالب اینجاست که اگر شخص دیگری ، فیلم بهتری را بخواهد به خورد آن شخص بدهد ، به اندازه ماوراء قابل اطمینان نیست و افراد ترجیح می دهند سراغ فیلم را از ماوراء بگیرند.

البته گاهی پیش آمده که ماوراء فیلم های سطح پایینی را به خورد افراد داده باشد ، اما اگر در باطن ان فیلم خورد شویم به نتایج خوبی می رسیم.

در شرایط مختلف ماوراء می تواند به نکاتی دقت کند که کم تر کسی آن را می بیند ولی گاهی به سادگی از کنار نکات خیلی تابلویی می گذرد که همه به آن دقت کرده اند. یکی از پتانسیل های ماوراء این است که می تواند مثبت ترین نکته را به صورت خاک بر سری جلوه دهد. کافیست یک جمله ای به گوش ماوراء بخورد که بتوان آن را به زیر پتو ببرد...

ماوراء می تواند در عرض 15 دقیقه یک جزوه را برای امتحان حفظ کند بی آنکه بداند چگونه این کار را کرده است!

از این به بعد می خواهم برخی از ماجراهای تلخ یا شیرین زندگی ام را به صورت طنز بنویسم پس به زودی در این رابطه بیشتر خواهید خواند.

به زودی :

ماوراء و فوتبال رایانه ای ...