جزیره ماورایی آقای ماورا

جزیره ماورایی آقای ماورا

بلاگی برای ماورانویسی
جزیره ماورایی آقای ماورا

جزیره ماورایی آقای ماورا

بلاگی برای ماورانویسی

خطر 3



خطر 3

" جنگ نفت کش ها"

                                                     بر اساس طرحی از بنجامین"ماوراء"

نویسنده و کارگردان: رهبر جزیره"ماوراء"

Khatar 3
war of machines



برای خواندن به ادامه مطلب بروید
ادامه مطلب ...

آیا جزیره منتقل می شود؟

پارسال در چنین روزی ، جزیره در حال و هوای سرگردانی قرار داشت. رهبر جزیره آشفته بود. استرس کنکور و ترس از اینکه مبادا جزیره یک سال دیگر در قم باشد. رهبر جزیره روز شماری می کرد تا دفترچه کنکور بیاید و او سریع خودش را برای شرکت در کنکور آماده کند.
پس از ماجرا های مختلف ، بالاخره رهبر جزیره در کنکور سراسری قبول شد و جزیره را در شهر رامسر مستقر ساخت. اکنون پس از گذشت 8 ماه از انتقال جزیره به رامسر، رهبر جزیره تصمیم دارد که جزیره را مجددا منتقل کند.


اما چرا انتقال جزیره؟
چند دلیل مهم وجود داره که من تصمیم گرفتم جزیره رو منتقل کنم.
1- گرون بودن مخارج در رامسر
2- دور بودن رامسر از تهران
3- کوچک بودن و دل گیر بودن رامسر
4- دانشگاه نامناسب
5- دختران نامناسب شهر
6- عدم توانایی در دعوت کردن از اهالی جزیره

اما پس از خواندن دلایل احتمالا این سوال به ذهن شما می رسد« جزیره به کجا منتقل می شود؟»

پس از بررسی های انجام شده توسط رهبر جزیره ، 6 شهر مناسب برای انتقال جزیره انتخاب شدند.
1- آبیک البرز
2- اراک
3- رشت
4- ساوه
5- قزوین
6- شیراز

در میان این کاندید ها ، رشت و شیراز به دلیل دوری از تهران از لیست حذف شدند. شهر های باقیمانده نیز مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت با مشورت همگانی با علمای جزیره تصمیم گرفته شد که جزیره به قزوین منتقل شود.
عده ای از افراد پس از خبر انتقال جزیره به قزوین ، هشدار های خود را دادند.

15 اردیبهشت رهبر جزیره تقاضای خود را جهت انتقال به دانشگاه ابلاغ کرد و آن ها نیز مدت کوتاهی مهلت دادند تا رهبر جزیره مدارک پزشکی رو بیاره...
ترو خدا دعا کنید که انتقالی دائم رو بگیرم...

دلم تنگ شده برای روز هایی که گوشی رو بر می داشتم و به همه زنگ می زدم و همه رو دعوت می کردم و از بین همه یکی بلند می شد و به جزیره میومد.
گرچه فردا ، امروز و فردا می کرد. و شوریده نیز تعلل می کرد و اصلا نمی آمد. و دکی نیز با کلی مهر و امضا مجوزش رو می گرفت و اقلیدس نیز با خیار و گوجه می آمد.
گرچه اگر به قزوین برم دکی کمتر میاد و باید صبر کرد تا کنکور بده ، اما یک خوبی وجود داره که 5 فروردین سال 91 جشن با شکوهی برای یازده سالگی جزیره می گیرم.

این هم عکس دانشگاه بزرگ آینده ام...
حاجی این دانشگاه در بالا شهر قزوین قرار داره

http://www.adi.ac.ir/adver/106/thumb_sakhtemon.jpg

کمر بستگان

به زودی
کمر بستگان
                                                                       اثری از : بنجامین (ماوراء)

http://www.irupload.ir/images/pi0cgm43cthur7elr.jpg

به زودی هواداران جزیره برف فیلم می توانند داستان هیجان انگیز کمربستگان را از این وبلاگ بخوانند.

لطفا در نظر سنجی جدید وبلاگ شرکت کنید و فقط یک بار شرکت کنید.

خیلی ببخشید که دیر اومدم...
آخه از وقتی که سال 1390 شروع شده انقدر ضد حال خوردم که خودم رو باختم و دیگه حوصله ی هیچ چیز رو ندارم...
گاهی از خدا آرزوی مرگ می کنم. از این زندگی گند خسته شدم. هیچ چیزی وجود نداره که دلمو به اون خوش کنم. فقط دلم می خواد یا اوضاع بهتر بشه یا بمیرم فقط همین...

امیدوارم بتونم زندگی خودمو تغییر بدم. همیشه فکر می کردم من خیلی آدم بد اخلاقی هستم و اگر توی رابطه ها بدی هست اون از جانب منه ولی به تازگی فهمیدم این بقیه هستند که منو آدم بداخلاقی کردند. واقعا اخلاق بیشتر اطرافیان من غیرقابل تحمله...
نمونه هایی از این اخلاق ها رو میشه در ماجرای روز طبیعت سال 90 دید که واقعا شوک و ضربه روحی بدی به من زد. واقعا از دیگران می خوام اخلاق تند خودشون رو اصلاح کنند. چه خوبه که همه توی برخورد ها مثل اقلیدس باشیم و همدیگرو ناراحت نکنیم. سر همدیگر داد نزنیم. مدل حرف زدنمون دستور وار نباشه. برای حرف همدیگه ارزش قائل باشیم نه اینکه بگیم به ... .
من همیشه به دایی هام می خندیدم و می گفتم چرا این ها همیشه با هم درگیرن و قهر هستند ولی به تازگی فهمیدم راهی که ما داریم طی می کنیم در نهایت به این منجر میشه که همه داداش ها با هم قهر هستند. کافیه زمانی برسه که همه ما ازدواج کنیم . فکر می کردم خیلی با هم اتحاد داریم اما اصلا با هم متحد نیستیم و اتفاقا می تونیم با رفتارمون همدیگرو نابود کنیم.
خیلی ادعا داریم اما پوچیم. خیلی مغروریم و نقد پذیر نیستیم. دلمون می خواد همه به میل ما رفتار کنند. نظر دیگران در تصمیم گیری برامون مهم نیست.

به هر حال از همه خواهش می کنم اخلاق های بد خودتون رو بشناسید و اون رو اصلاح کنید.
من که دو ساله دارم این کار رو با جدیت دنبال می کنم و امیدوارم روزی برسه که به اخلاق آرمانی خودم برسم

آپ جدید در سال جدید

http://free-desktop-backgrounds.info/img/1297009151-charming-jessica-alba-wallpaper.jpg


سلام به بربچه ها

خوبید خوشید بچه ها

میخوام بگم ی چیزی

که خیلی داره تیزی

راستی بگم ببینید

زیاد به دل نگیرید

منم گرگ زخم دیده

که خیلی دردا دیده

نگین یه چیزی گفته

نمی دونه که مفته

نگین شکر خورده

دیشب زیادی خورده

جدی نمی گه شاید

شوخی می کرده شاید

شادی که خیلی شاده

جزو گروه باده

مریم با ملاقه

فکر می کنه تو باغه

یکی مث ما نبود

نی نی ننر چی چی بود؟

ولش بکن گیر نده

این کارا وقت می گیره

کیار خیلی مرده

درسته که نامرده

وقتی خیلی شجاعه

جانب حقو داره

شبح کمی کم می گه

ولی گزیده می گه

موسس تیم ماست

موذی تحلیل گراست

کمیل که سر در گمه

گهی با ما گه گمه

محمد هم سوسک کشه

سوسک ها رو خوب می کشه

حسین که خیلی شیره

نشون داده مدیره



توت فرنگی کجایی

که رخ نمی نمایی

رفتی خبر نمی دی

به ماها پست نمی دی

بیا که باید بیای

همه می خوان که بیای


خداحافظ ببخشید

اگر بدیی دیدید


راستی این شعر یک قسمت داره که بعدا می گم نه الان


وب نوردان کهشان



داش گرگی.............

قربون اون قلب مهربونت ................

تو بهترینی..........

تو گرگ نیستی........................................

تو یه فرشته ای .اون قدرا که فکر می کردم بد نیستی.......

آخه نیلو خیلی بد کل مینداخت.........

من باید برم..... هر وقت خواستی بگو تا دوباره در مورد این موضوع کل بندازیم............

این دنیای بیرحم مثل دشنه زاره .....

آدم باید پشت سرش دو تا چشم بذاره............

همونایی که واست رگم میزنند ببین چه طور بهت رکب میزنند .........

زیر آبتو در هر حال میزنند ..........

وقتی اسم کمک میاد وسط یکهو تبخال میزنند....

حالا پشتت به کیا قرصه رفیق بابا اونو خدا بیامرزه..........

این همه عشق دادی ولی طرف کوره.

این همه دویدی ولی هدف دوره.........

ما میخوایم تو همین دیاری بمونیم .

چه طور میتونیم خودمون رو ایرونی بدونیم.......

اینو میگم به اونایی که با من بدن و به تهمت های کثیفی هم دامن زدند

زمزمه ی من به این آدما همین ورده ببین کره ی زمین گرده.............

بهم میرسیم میفهمی که خالی بستی

یا نه اصلا تو خوب و عالی هستس من بدم....تو خوبی اصلا تو جلویی......

ما پشتیم .ولی بدون تو مسیری که داری میری گرگاشو ما کشتیم.......

من این شعرو خیلی دوست دارم ..به نظرم به تو هم بخوره............

در هر صورت من پشتتم.......

حتی اگه از گروم اخراج شم............


سلام ......................
منو یادته................
میدونم ازم متنفری میدونم..........................
نمیخواد بگی......................
فقط اومدم اینو بهت بگم
از وقتی که ولت کردمو رفتم یه عذاب وجدان منو گرفته............
احساس گناه میکنم.................
احساس میکنم هیچ وقت منو نمی بخشی..............
از من بدت میاد میدونم...........
ولی منو ببخش .........
وبدون من ازت بدم نیومده بود که رفتم...........
نه.....................
دوستت هم داشتم
عاشق کسه دیگه ای هم نبودم .........
نه نه نه نه
باور کن به خاطر هردومون رفتم............
میدونم اشتباه کردم خداحافظی نکردم ................
من بی معرفتم اصلا همه ی دخترا بی معرفتن فقط دلم میخواد حلالم کنی ..........
ببخشید اگه قلبت رو شکستم فقط یه بار دیگه بذار صداتو بشنوم......
باور کن به خاطر خودمون رفتم........
منو ببخش ............

موفق باشی......

امیدوارم یه برنامه ریز موفق شی ................................
عوض من جمکران برو.................



حسن ..................
تو رو به خدا نرو..........................
آخه من به تو چی بگم................................
تو که میدونی من خیلی حساسم..........پس چرا این کارا رو با من میکنی.............
تو که میدونی من حسودم میری به عنونان پگاه قربون صدقه خودت میری........
خب عصبانی شدم دیگه...................
ببخشید...................
میخوای بذاری بری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میخوای منو تنها بذاری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگه یه چیزی گفتم از روی عصبانیتم بوده.......به خدا منظوری نداشتم............
نرو..............
نرو....................................
نرو دیگه...................
من تو رو دوست دارم.........دیشب دوباره پگاه قربون صدقه ات میرفت...........
مگه تو نگفتی من دیگه قربون صدقه خودم نمیرم.............
خیلی اعصابم خورد شد..............
دیشب خواب تو چشمام نیومد................................
اگه میخوای بزاری بری..........
بیا وب من برای آخرین بار یه نظر بزار...........
آخه خیلی دلم برات تنگ شده ...........
از صبح تا حالا صد بار اومدم بلاگفا رفتم تو وبم ببینم نظر دادی یا نه؟؟؟؟؟
که نداده بودی..............
بعدش اومدم اینجا این پستو دیدم......................
نمیدونم چرا عضویتم از طرف مدیر وبلاگ کل غیر فعال شده............
نمیدونم.............................................چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بیا بهم بگو دیگه بهت زنگ نزنم..........
بیا بهم بگو دیگه دوستم نداری............
بیا بگو که همه چیز الکی بوده...........
بگو.............میخوام از زبون خودت بشنوم....................
من تو رو دوستت دارم..................
خداحافظ.................
یه آشنا..........
شاید هم غریبه..............
شاید هم فراموش شده فردا......................

http://www.msjessicaalba.com/jessica-alba-wallpapers/jessica-alba-wallpaper-01.jpg


http://www.jessicaalbagallery.net/jessica-alba-wallpapers/jessica-alba-wallpapers-43.jpg