جزیره ماورایی آقای ماورا

جزیره ماورایی آقای ماورا

بلاگی برای ماورانویسی
جزیره ماورایی آقای ماورا

جزیره ماورایی آقای ماورا

بلاگی برای ماورانویسی

الیزابت

به نام خداوند بخشنده و مهربان

نام داستان: الیزابت

ژانر : طنز

اسپانسر: موسسه طراحی سایت ماوراء

کارگردان: ماوراء


پیش گفتار:

جایگاه خورشید در آسمان هستی حکایت از این می کرد که هنگام ظهر است. ماوراء و مادرش در کلبه درویشی خود زندگی می کردند. صدای زنگ جزیره خبر از یک مهمان می داد. ماورای مهمان دوست شتابان خود را به سمت ورودی جزیره رساند. در آن سوی مرز ها صدایی به گوش می رسید که آشنا بود اما هنگامی که ماوراء بیشتر دقت کرد ، صدای دختری را شنید که آن صدا نیز قرار بود آشنا شود.ابرو

مرز ها از بین رفتند و درب ها گشوده شدند. حذف مرز ها باعث شد که ماوراء دو چهره عاشق را ببیند. مارکوپولو دست دختری را در دست داشت و این یعنی اعلام ازدواج...هورا

مادر مارکو و ماوراء از این خبر و این مهمانی خشنود شد و بساط پذیرایی از پسر و اولین عروسش را فراهم کرد. او به بیرون رفت و چند لحظه بعد شاداب با چند سیخ کباب برگشت. مارکوپولو هنگامی که از نوع تغذیه ی ظهر گاهی اطلاع پیدا کرد رو به الیزابت کرد و نیشخندو الیزابت با دیدن کباب هانگران اما مارکو چشمک و الیزابت مژه و سپس ماچخجالتقلب

الیزابت

                                    اثری از ماوراء


گوشت قرمز و ماهی

در روایات و کتاب های تاریخی دلایل زیادی در مورد شیوه تغذیه الیزابت بیان شده است. در کتب کوهستان شمالی اثر جورج پیزارس اینگونه آمده که الیزابت در کودکی غذاهایی که با گوشت قرمز درست شده بود را زیاد میل کرده و بعد از آن از گوشت گوسفند و ماهی زده شده است. عده ای دیگر از تاریخ نویسان نقل می کنند که الیزابت اصلا از ابتدا هیچ گاه گوشت قرمز و ماهی دوست نداشته و کتاب کوهستان شمالی رو یک اثر سخیف می دانند.

علما نیز بر این باوردند که الیزابت اصلا از گوشت قرمز متنفر نیست و گوشت قرمز در خفا می خورد ولی به صورت آشکارا نمی خورد تا ریا نشود. خبرگذاری فارس در تیتر اول خود نوشت که الیزابت طرفدار محیط زیست و گیاه خوار است. اما لحظاتی بعد که BBC عکس الیزابت و مارکو را در حال خوردن جوجه کباب منتشر کرد، فارس نیز خبر خود را تکذیب کرد.


آشپزی 

الکساندر گراهام بل در کتاب تلفن خود نوشت:« وقتی به منزل الیزابت می روی او در تکاپو و تلاش است که بهترین غذا را درست کند و خودش نیز می داند که غذاهایش خوشمزه است. او غذا را با سلیقه در سفره می چیند. سپس مهمان ها شروع به کشیدن غذا می کنند. الیزابت یک ژست تکنیکی ( که مختص خود است) می گیرد و می گوید : ترو خدا ببخشید اگه غذا بد شده ! مهمان ها نیز می گویند : نه ! مرسی ! خیلی خوشمزه شده ! http://www.smileyarena.com/emoticons/Emotions/Drinking/drinking11.gifدر حالی که مهمان ها هنوز یک قاشق از ان غذا را نخورده اند. سپس الیزابت به مارکو می گوید تا مطلب را مجددا ادا کند. مارکو رو به مهمان ها می کند و می گوید: ببخشید ترو خدا اگه غذا بد شده ! مهمان ها که 44 در صد غذا را خورده اند و در حال لذت بردن از غذای خوشمزه هستندhttp://www.smileyarena.com/emoticons/Emotions/Drinking/drinking16.gif می گویند: نه ! مرسی ! خیلی خوشمزه شده! 

در این هنگام الیزابت میگه : ببخشید اگه برنجش کمی بد شده ! حس می کنم شفته شده! نیشخند مهمان ها به برنج ها نگاه می کنند و ابرو همگی در آن لحظه فقط به این فکر می کنند اگر شفته شده پس چرا میشه با چشم تک تک برنج ها رو شمرد.  خلاصه الیزابت و مارکو هر چه تلاش می کنند که به مهمان ها تلقین کنند که غذا بدشده است ، موفق نمی شوند.»


نیترو و هیرو

در تاریخ آمده است که الیزابت دو فرزند شیطون به نام ها هیرو (طاها) و نیترو ( ملیکا) داشته است. آن دو کودک مانند بشکه های باروت در انتظار جرقه ای هستند تا خانه را منفجر کنند. صبح ها الیزابت دو کودک دلبندش را به مدرسه می فرستد. الیزابت سال ها است که با مارکو زندگی می کند. او اکنون در جزیره و در میان زنداداش ها کاپیتان است. با 12 سال بازی ملی و چندین گل زده...



پایان

نظر فراموش نشود لطفا...

نظرات 4 + ارسال نظر
اقلیدس شنبه 29 مهر 1391 ساعت 12:31 ق.ظ

درود بر تو حسن.
کاملا همینطوره که میگی، زنداداش
اگه نون پنیر ! هم درست کنه بسیار
خوشمزه میشه، و آدم لذت کامل رو
از غذاش میبره، ولی نمیدونم چرا خودش
هی میگه ببخشید اگه بد شده!

اقلیدس شنبه 29 مهر 1391 ساعت 12:34 ق.ظ

قسمتهایی که لایک داره:
-جایگاه خورشید در آسمان هستی....
-رو به الیزابت کرد و و الیزابت با دیدن کباب ها اما مارکو و الیزابت و سپس !!
-اما لحظاتی بعد که BBC عکس الیزابت و مارکو را در حال خوردن جوجه کباب منتشر کرد، فارس نیز خبر خود را تکذیب کرد

هیرو پنج‌شنبه 4 آبان 1391 ساعت 10:08 ب.ظ

بامزه بود

مارکوپولو پنج‌شنبه 4 آبان 1391 ساعت 10:37 ب.ظ

قبلا جایی از وبلاگ خودت خونده بودم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد