جزیره ماورایی آقای ماورا

جزیره ماورایی آقای ماورا

بلاگی برای ماورانویسی
جزیره ماورایی آقای ماورا

جزیره ماورایی آقای ماورا

بلاگی برای ماورانویسی

برگ خاطرات این چند روز توت فرنگی ( قسمت دوم )

ادامه22 مرداد

امروز عروسی دنیرو بود و ما هم دعوت بودیم .

استاد بزرگ جغد پیر مد ذله عالی با طعم پرتقالی آمد تا برود به عروسی دوستش دنیرو با عنکبوت قرار گذاشتند که با هم بروند .

من و دکی داشتیم می رفتیم تا بلکه ساندویچی بخوریم و حالی بکنی که جغد پیر را دیدیم بعد تصمیم گرفتیم که همان بادمجان را بخریم ( من بهترین غذایی که از مامان خدا بیامرزم یاد گرفتم درست کنم بادمجان است تخصص حرفه ای در این زمینه دارم )


اندک بادمجانی با اندک گوجه خریدیم و آمدیم خانه عنکبوت با تیپ خفن ( کت و شلوار ) آمد خانه ما و جغد پیر را برد عروسی دنیرو به ما هم گفتند : بیا

ما آدرس را پرسیدیم دیدیم دوره تصمیم گرفتیم که بادمجان بخوریم و حرف زیاد هم نزنیم .

شب جغد از عروسی برگشت و رفت بالا پشت بام خوابید من و صادق بعد از دوری که در اینترنت زدیم تصمیم گرفتیم که ترمیناتور 4 را ببینیم .

20 دقیقه از فیلم گذشت و دیدیم که فیلم بدون آرنولد صفا نداره مجددا تصمیم گرفتیم و آن تصمیم این بود که فیلم illusionist را ببینیم .


این تصمیم عملی شد و این فیلم را درون دستگاه رایانه قرار دادیم وای عجب صفایی فیلمش خیلی قشنگ بود .


ماجرای فیلم مرا به رویا ها برد ( با توجه به اتفاقات نت )


فیلم : یک پسر 18 ساله بود که از یک پیر مرد نکات نخست جادوگری گری را یاد می گیرد سپس شاهزاده خانم اونو می بینه و هردوشون عاشق هم می شن و تصمیم می گیرن فرار کنند که آن ها را می گیرند پسره می ره یک کشور دیگه و بعد از 15 سال بر می گرده دختره یک خواستگار داره که می خواد باهاش عروسی کند پسره هم جادوگر ماهری شده و این دو با هم برخورد می کنند و ماجرای جالبی رخ می ده


بعد از فیلم هم به خواب برفی فرو رفتیم.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد