جزیره ماورایی آقای ماورا

جزیره ماورایی آقای ماورا

بلاگی برای ماورانویسی
جزیره ماورایی آقای ماورا

جزیره ماورایی آقای ماورا

بلاگی برای ماورانویسی

اهالی خودتان را آماده کنید!

رهبر جزیره برف فیلم ، توت فرنگی که خود را برای آزمون 26 شهریور آماده می کند، روز گذشته در مصاحبه با خبرنگاران موج نارنجی گفتند: " اهالی جزیره نگران نباشند! جزیره در هر صورت سینمایی خواهد بود! زیرا من ظرفیت مطالعه فراوان ندارم و از طرفی یادگیری من در شب ( از غروب تا ساعت 3 صبح) بسیار کم است.


بخش کنکور

ایشان خاطر نشان کردند: من نیاز به مطالعه 4 الی 5 ساعت در روز دارم که حدود یک سوم آن به صورت عملی است. وی در مورد کنکور گفتند: " عملکرد مرا همگان در روز 16 مهر خواهند دید. "

توت فرنگی قصد داشت که در دفترچه کنکور فقط دانشگاه های تهران را بزند و دیگر شانس های خود را خالی بگذارد. اما دیگران می گویند بهتر است که تمام انتخاب هایت را پر کنی و ... .

وی در این مورد گفت: " من با بسیاری صحبت کرده ام و تنها با سه چهره دیگر (فردا،جغد پیر،دکی) صحبت خواهم کرد و در صورتی که نظرات به گونه ای پیشرفت که توت فرنگی شهرهای دیگر را امتحان کند، به ترتیب شهر های زیر را نشانه خواهد رفت:

تهران

کرج

اسلام شهر

غیر دولتی تهران

بقیه دانشگاه های استان تهران

ساری

بندر انزلی


اما شک نکنید که در اولویت اول قبول خواهم شد!


بخش سینمایی


توت فرنگی همچنین در مورد آرمان های سینمایی جزیره افزودند:"ما در سال 89 ، از نظر سینمایی درخشان تر از سال 87 و88 بودیم. و قصد داریم با پیشرفت چشمگیر در پخش فیلم های پر محتوا قدم های سنگینی را در این عرصه بر می داریم و خواهیم درخشید"

با توجه به پخش فیلم هایی همچون:

2012

آواتار

اره

لئون

مقصد نهایی

مجموعه صمد

دوئل

جعبه درد

و ...


مدیریت جزیره برای آینده برنامه روشنی معرفی کرد و افزود فیلم های تابستان و پاییز ، درخشش عظیمی در تاریخ جزیره است.

اکنون برخی از فیلم ها را بررسی می کنیم:


سریال تلوزیونی ماوراء الطبیعه


http://pakshop.org/image.php?op=newsimgf&var=MTI2NDA5MTQwMy1TdXBlcm5hdHVyYWxGaXJzdFNlYXNvbkRWRC1zMS5qcGc=


زمان پخش در جزیره:

از اواخر شهریور 89 پخش این سریال شروع خواهد شد.

داستان سریال:

سریال ماورای طبیعت یا مافوق طبیعت در باره دو برادر با نام های دین وسم (ملقب به برادران وینچستر) است که در کوچکی مادر خود را به نیروهای شیطانی قربانی داده اند . حال ، پس از یزرگ شدن ، برادر کوچکتر (سم) زندگی آرامی را دارد اما دین (برادر بزرگتر) به همراه پدرش با نیروهای شیطانی مبارزه می کند . با گم شدن پدر راه این دو برادر باز هم به یکدیگر گره می خورد وماجرا از این جا شروع می شود ...


فیلم سینمایی محکوم


http://shopost.net/images/24.JPG

زمان پخش:

 مرداد

داستان فیلم:

خلاصه داستان:

جو کنراد (استیو آستین) در یک زندان منتظر اجرای حکم اعدام است. اما توسط یک تهیه‌کننده متمول تلویزیونی برای شرکت در یک برنامه خریداری می‌شود. بنابراین به یک جزیره متروک برده می‌شود که باید تا پای جان با 9 نفر قاتل محکوم به اعدام دیگر از سراسر جهان مبارزه کند تا فردی که زنده می‌ماند آزادیش را به دست آورد.


فیلم سینمایی شهر خدا


http://www.infobarrel.com/media/image/2035.jpg


زمان پخش:

هر وقت تهیه شد( احتمالا مرداد یا مهر )

خلاصه داستان و نقد فیلم:

یک شاهکار غریب. نمایشی از خشونت، فقر و تباهی. خشونت فیلم خیلی جاها آزار دهنده نیست

 (برخلاف مثلا مخمل آبی که یکی از آزاردهنده ترین شاهکار های سینماست).

  در این جامعه کشتن آدم ها در حد (و حتی کمتر از) کشتن مرغ های لحظات آغازین فیلم،

معمولی و عادی است. فیلم به زیبائی روی جلوه نمادین این مراسم مرغ کشی

 تاکید بیش از حد و کلیشه ای نمی کند. قربانیان انسانی حتی به نظر راضی تر از مرغ ها هستند.

 نمی توان دقیقا گفت که قدرت فیلم بخاطر به تصویر کشیدن سرنوشت مختوم این آدمهاست،

 قضیه از این هم عمیق تر است. آدم های این جامعه چنان در تاروپود خشونت تنیده شده اند

 که احساس نوعی لذت (یا انفعال همراه با خوشی) پست و کثیف از قتل و آدمکشی

 در بیشتر آنها بوضوح مشاهده می شود. در کنار بسیاری از آثاری که ذات انسان را در گناه

و ارتکاب جرم عامل اصلی می دانند، و نیزآثار گروه مقابل که انسانهای شرور را

 فرشتگانی آلوده صورت و اسیر در شرایط زمانی و مکانی نشان می دهند،

 این فیلم ضمن عدم نفی این نگاه ها، نگاه نوع سومی را هم مطرح می کند.

 خشونت این جامعه بصورت یک فرهنگ یا به عبارت درست تر یک شبه فرهنگ در آمده است.

نوعی شبه تقدس عرفی دارد. کمی هم حالت بازیگوشی در این ادمکشان کوچک دیده می شود

(صحنه کشته شدن شرور اصلی در پایان فیلم توسط گروهی از بچه های کم سن و سال

 که در کل فیلم منتظر آن هستیم تا با آن، شرارات در این ویرانشهر پایان یابد

 ولی چرخه تباهی را بچه هائی دیگر ادامه خواهند داد).


در این میان ولی صحنه ای هم هست که حواس تماشاگر را سر جایش می آورد

 که یواش یواش آلوده این خرده فرهنگ  نشود و به آن عادت نکند.

صحنه فجیعی که اساسا شکستن یکی از تابو های سینما و ادبیات محسوب می شود: کودک کشی.

 آنهم توسط کودکی که فقط چند سال از قربانی بزرگتر است.

شلیک به بچه های کوچکی که احتمالا معنی مرگ را هم نمی دانند

و فقط نمی خواهند دردشان بیاید، پرداخت این صحنه طوری است که از ذهن محو نخواهد شد.


صدها آدمی که در این فیلم کشته می شوند،

بی سروصدا و بدون اداهای سینمائی و خیلی زود می میرند.

 و فیلم خود را فدای زیباشناسی مردن نمی کند (برخلاف مثلا دسپرادو و بیل را بکش).

گلوله هائی که از فاصله 3-4 متری شلیک می شود،

 در دنیای واقعی امکان شلیک و گلوله خوردن به قربانی نخواهد داد. 


 عوض شدن زمان روایت به زیبائی و آرامی انجام می شود بدون اینکه تماشاگر متوجه باشد

 یا احیانا خط سیر را گم کند.

 بازی ها بسیار درخشان است. تا کنون تصور این بود که در فیلم ها و سریال های انگلیسی

 بدلیل وجود سنت نمایش بسیار قوی در این کشور، در همه محصولات می توان

انتظار بازی های درخشان داشت. ولی این نابازیگران چند قدم از آنها هم جلوتر هستند.

درپایان از همتون متشکرم که با نظرهایتون به زنده ماندن این وبلاگ کمک می کنید.

راستی هنوز برگ برنده رو رو نکردم منتظر باشید!


با تشکر رهبر جزیره


نظرات 2 + ارسال نظر
فرزاد کافه چی سه‌شنبه 15 تیر 1389 ساعت 05:14 ق.ظ http://cafe40cheragh.blogsky.com

شوما حالتون خوبه؟؟ مشکل پشکل چیزی نداری؟؟!
خفنناک داغون میزنی!!
:.
این جزیره شوما دقیقن کوجا واقع شده؟؟ نکنه نزدیک اون جزیره ی سریال لاست باشه؟؟ آره؟ راستشو بگو؟!!
:.
رهبر جزیر!!!

اقلیدس چهارشنبه 16 تیر 1389 ساعت 03:59 ب.ظ

اینجانب مراتب تشکر خود را نسبت به رهبر جزیره
بابت ارائه فیلمهایی نظیر لئون جعبه درد افسانه خزان راز داوینچی و....اعلام میدارم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد