ماوراء نامه با طعم اینا

به نام خداوند بخشنده و مهربان

« سال مهارت های رفتاری »

  

 سودای پرواز دارد ، پرواز بر فراز آشیانه ای که آتش از فراز و نشیبش  شعله می کشد. می خواهد در آکواریومی که جا برای شنا کردنش هم ندارد ، بزرگ شود . می خواهد در زمانه ای که همه می خندند گریه کند. فیلم هایش را مرور می کند . خداوندا چه فیلم هایی که دارم و ندیده ام . آن قدر صفحات وب دارد که نمی داند باید کدامین را آپدیت کند. بنابراین به گوشه ای می نشیند و به نوای دلنشین اینا گوش می کند .

دلش دروازه ایست که به روی همه باز است . خوب و بد را در دلش جا می دهد بی آن که بداند در هر دروازه را گاهی باید بسته نگه داشت. او بار ها  از این ناحیه شکست خورده است. گویی خط دفاع دلش از این ناحیه ضربه پذیر است . او هر بار شکست می خورد و پس از هر شکست به گوشه ای می نشیند و به نوای دلنشین اینا گوش می کند .

مهمان هایش را دوس دارد و دوس دارد که بداند آیا مهمان هایش هم دوس دارند ! روزی که مهمانی نیاید خسته به نظر می رسد و هنگام رسیدن مهمان ها دل شکسته ! اعصاب ندارد که با مهمان هایش مدارا کند و پس از هر بحث آتشین با مهمان هایش ، به گوشه ای می نشیند و به نوای دلنشین اینا گوش می کند .

تصمیم می گیرد هر روز فیلمی را ببیند اما پایه ها در هنگام فیلم دیدن خسته به نظر می رسند . روزگاری با مل گیبسون و روزگار دیگری با پریتی زینتا ! روزی با ترلان و روزی با نغمه های شبانه اینا ! به هر حال روزگاری نبود که کسی از او نپرسد : « فیلم جدید چی داری ؟ » اما اکنون زندگی اش فیلم شده است و خود گوشه نشین ! گاهی غم وجودش را می گیرد و گاهی از شادی لبریز ! در آسمان سیاه شب هیچ ستاره ای از خود ندارد گویی که مجبور است به گوشه ای بنشیند و به نوای دلنشین اینا گوش کند ! پس به گوشه ای می نشیند و به نوای دلنشین اینا گوش می کند .

در این هیچ شکی نیست که هر کسی که او را می بیند ناخواسته منتظر سوپرایزی است که صرفا مختص خودش است . گاهی یک کلیپ ، گاهی یک خبر و گاهی یک فیلم ! همیشه به فکر خوشحال کردن و سوپرایز کردن دیگران است در حالی که غم زده به گوشه ای می نشیند و به نوای دلنشین سلنا گومز گوش می کند ! شوخی کردم بابا به گوشه ای می نشیند و نوای دلنشین اینا گوش می کند .

تنهایی معضل بزرگ زندگی اش شده و خود به خوبی می داند که پدید آورنده این تنهایی خودش است . به دنبال رهایی می گردد گویی در زندانی اسیر است . به هر دری که می زند ، یک بیلاخ از سوراخ کلیدش بیرون می آید و حتی در صورت لزوم فاک نیز مشاهده می شود . حتی گاهی که زندگی روی خوشش را به او نشان می دهد ماوراء در گوشه کنار به دنبال یک بیلاخ می گردد. خوب که گشت و خسته شد در همان گوشه کنار می نشیند و به نوای دلنشین اینا گوش می کند .

نمی خواهد بحث کند ولی می کند و کرده می شود از بحث ! بحث های بیهوده ! گشت ارشاد گیر می دهد یا نمی دهد ؟ که چه شود ؟ آسمان آبی است یا صورتی مایل به بنفش با رگ هایی بر جسته ؟ عامل بد بختی های ما روح ماست یا جسم پنیر ؟ علم بهتر است یا ثروت ؟ بحث های بیهوده ! بهتر نیست به جای این همه بحث به گوشه ای بنشیند ؟ به گوشه ای بنشیند که چه کند ؟ خودش بهتر می داند و به گوشه می نشیند و به نوای دلنشین اینا گوش می کند .

قلیان ! بحث رسانه ای این روز ها ! عامل شماره 2 کثیفی جزیره اش شناخته شده ! گازی کثیف در گوشه ای از بعد چهارم جزیره مخفی شده و هر فرد می خواهد آن را تمیز کند بی آن که بداند بعد چهارم ، بعد زمان است . ماوراء نیز تصمیم دارد که قلیان را نیز به همان بعد منتقل کند اما سیاسون کلفت هیکل جزیره مانع از این امر می شوند . آن ها این امر را به صلاح جزیره نمی دانند و معتقدند که تحریم های بین المللی را به دنبال خواهد داشت . رهبری جزیره هم از ترس تحریم ها به گوشه ای می نشیند و به نوای دلنشین اینا گوش می کند .

ماوراء نمی داند که خوشبخت است یا نه ؟ ولی قطعا بد بخت نیست . همین که گاهی به یکی از خواسته هایش می رسد کافیست . او حتی تصمیم دارد که جام جهانی آینده را از دریچه سه بعدی نگاه کند با سایز 42 و کلفتی کم نظیر ! گرچه خواسته های واقعیش چیز دیگریست ولی به همین دست آورد های فعلی اش قانع است . بالاخره سیب سرخ هر سیب سبزی ، روزی خواهد رسید تا با هم دوسیب شوند . پس ماوراء تا دوسیب نشده و قبل از اینکه سیب سرخ مانع اینا گوش کردنش شود ، به گوشه ای می نشیند و به نوای دلنشین اینا گوش می کند .

اینا ! خواننده جیگر و محبوبش همان که اطرافیان از دستش ک ... ن   به زمین می زنند. همان که همگان فکر می کنند موزیک هایش با یکدیگر تفاوتی ندارد . همان که عده ای از ستون پنجمی ها معتقدند که نباید از موزیک هایش در کلیپ ها استفاده کرد. همان که ماورآء با نوای دلنشینش از گوشه ای بر می خیزد و پر انرژی زندگی اش را ادامه می دهد.